قسمتی از یکی از سخنرانی های استیو جابز
شنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۳۴ ق.ظ
این مطلب به بالای صفحه چسبیده است
قسمتی از یکی از سخنرانی های استیو جابز:
داستان دوم من در مورد دوست داشتن و از دست دادن است.
من خوش شانس بودم،چرا که چیز هایی را که دوستشان داشتم خیلی
زود پیدا کردم.
من و woz
(استیو وزنیاک دوست وی در پایه گذاری اپل) اپل را در گاراژ خانه مان وقتی که من
20سال داشتم بنیان گذاری کردیم.
ما خیلی سخت کارکردیم و طی 10سال اپل به یک شرکت دو میلیارد
دلاری با چهار هزار کارمند تبدیل شد.ما جالب ترین مخلوق خودمان یعنی مکینتاش را به
بازار عرضه کردیم.من پا به سی سالگی گذاشتم و سپس اخراج شدم!
چطور فردی می تواند از شرکتی که خودش تاسیس کرده اخراج شود؟
جواب بسیار ساده است،اپل رشد کرده بود وما فردی که توانایی
خوبی برای اداره ی شرکت داشت ،استخدام کردیم.
همه چیز خیلی خوب پیش رفت تا اینکه بعد از یکی دو سال من با
او در مورد استراتژی آینده شرکت اختلاف پیدا کردم.
هیات مدیره از او حمایت کرد در نتیجه اخراج شدم.من در 30
سالگی از اپل اخراج شدم.احساس می کردم کل دستاورد زندگی ام را از دست داده ام.حدود
چند ماه نمی دانستم باید چکار کنم.جس کردم باعث شرمندگی کارآفرینان نسل های گذشته
شده ام و عصایی که به من تحویل داده شده بود را به زمین انداختم.
من با David
Packard و Bob Noyce ملاقات کردم و برای عملکرد ضعیفم از آنها معذرت
خواستم.من رسما شکست خورده بودم و دیگر جایی در Silicon Valley
نداشتم.
اما احساسی در وجودم شروع به رشد کرد.من عاشق کاری بودم که
انجام داده بودم و اتفاقات اپل این حس را ذره ای تغییر نداده بود.من اخراج شدم ولی
هنوز عاشق بودم ،پس تصمیم گرفتم دوباره از اول شروع کنم.
آن زمان متوجه نشدم که اخراج از اپل یکی از بهترین اتفاقات
زندگی ام بود.سنگینی موفقیت با سبکی یک شروع تازه جایگزین شد.آن دوره از زندگی من
پر از خلاقیت بود.پنج سال بعد شرکت نکست و پیکسار را تاسیس کردم در همان دوران
عاشق دختر فوق العاده ای شدم که بعد ها با او ازدواج کردم.
پیکسار اولین انیمیشن کامپیوتر دنیا را به اسم توی استوری(toy story)
(قصه ی اسباب بازی)به وجود آورد.در حال حاضر این شرکت یکی از موفق ترین استودیو
های تولید انیمیشن در دنیاست.
طی یک روند خارق العاده ،شرکت اپل،نکست را خرید و این باعث
شد من دوباره به اپل برگردم.تکنولوژی ابداع شده در نکست انقلابی در اپل ایجاد کرد.
من با همسرم لورن زندگی بسیار خوبی را شروع کردیم.
مطمئنم ،اگر من از اپل اخراج نمی شدم ،هیچ کدام از این
اتفاقات نمی افتاد.
این اتفاق مثل داروی تلخی بود که به مریضی می دهند و مریض واقعا به آن احتیاج دارد.
بعضی وقت ها زندگی مثل سنگ توی سرشما می کوبد ولی شما
ایمانتان را از دست ندهید.من مطمئن هستم تنها چیزی که باعث شد من در زندگی ام
همیشه در حرکت باشم این بود که من کاری را انجام می دادم که واقعا دوستش داشتم.شما باید به دنبال
چیزی باشید که عاشقش هستید،این عشق همانقدر در کار موفقتان می کند که دوستدارانتان
می خواهند.کار شما قسمت بزرگی از زندگیتان را تشکیل می دهد،و تنها راهی که شما را
در این رابطه راضی نگه می دارد این است که کاری را درست انجام دهید و تنها راهی که
می توان کاری را به درستی انجام داد این است که عاشقش باشید. اگر هنوز چنین کاری
را پیدا نکرده اید،به دنبالش باشید و خسته نشوید.مانند بسیاری از چیز های دیگر که
با قلبتان حس می کنید،آن را نیز احساس خواهید کرد.
و مانند هر رابطه خوبی، هر قدر زمان بگذرد این ارتباط بهتر
و بهتر خواهد شد.
پس تا آن را پیدا نکردید سر جای خود نشینید و دنبالش باشید.
ویدیو ی سخنرانی استیو جابز:
حجم : 9Mb
مریم میلانی
